تحلیل نگرة پدیدارشناسی در شناخت‌شناسی شازده کوچولو

یکی از ابعاد مهم شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنتاگزوپری (1944- 1900) نگرة پدیدارشناسی داستان است. گویا این رویۀاثرمورد توجه پژوهشگران داخل و خارج قرار نگرفتهاست. این پژوهش توصیفی- تحلیلی ثابت می‌کند که شازده کوچولو در واقع کودک فلسفیدرون نویسنده (راوی) است. واکاوی رفتار، گفتار، سازمان ذهنی و شخصیت شا...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Author: علی اکبر سام خانیانی
Format: Article
Language:fas
Published: University of Tehran 2013-03-01
Series:پژوهش ادبیات معاصر جهان
Subjects:
Online Access:https://jor.ut.ac.ir/article_50910_8b5944d5aca24e670e5d7ff7255b1d8a.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:یکی از ابعاد مهم شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنتاگزوپری (1944- 1900) نگرة پدیدارشناسی داستان است. گویا این رویۀاثرمورد توجه پژوهشگران داخل و خارج قرار نگرفتهاست. این پژوهش توصیفی- تحلیلی ثابت می‌کند که شازده کوچولو در واقع کودک فلسفیدرون نویسنده (راوی) است. واکاوی رفتار، گفتار، سازمان ذهنی و شخصیت شازده کوچولوو شخصیت‌های همسو و مثبت داستان و تصاویر ثابت می‌کند که این اثر تحت تأثیر نگرةپدیدارشناسی نگاشته شده است: تأکید بر نیروی طبیعی شناخت کودک، گذر از ظاهر(قشر) وتأکید شازده کوچولو بر پنهان بودن اصل، عدم انطباق دو تصویر کلاه و صندوق با مدلولمورد نظر، نقد آگاهی و توجه دادن خواننده به بازشناسی پدیده‌های طبیعی و اجنماعیاز نشانه‌های این نگرة است. همچنین کنش اهلی کردن، مکان‌های نمادین داستان مانندسیاره و ستاره، افریقا، جنگل طبیعی، صحرا، آبادی و تعبیراتی مانند تنهایی نیز تحلیلپدیدارشناختی دارند.
ISSN:2588-4131
2588-7092